فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه 3 وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمد الله مستوفي5 علل برتري كتاب تاريخ گزيده7 مباحث و قسمت هاي تشكيل دهنده تاريخ گزيده 9 مآخذ تاريخ گزيده 11 نام و موضوع تاريخ گزيده 11 چگونگي نثر تاريخ گزيده12 بررسي اثر از لحاظ سبك شناسي 16 موضوع ها و انواع نثر فارسي دردوره ايلخانان17 بررسي مضامين و موضوعات اثر19 چند نكته در مورد اثر حمد الله مستوفي21 فهرست منابع و مآخذ24
مقدمه در قرن هشتم و در عهد حكومت ايلخانان در سال 685 هجري ، اديب و مورخ و جغرافي داني برجسته به نام حمد الله مستوفي ديده به جهان گشود. وي از آغاز جواني بنابر سيرت آبادي و اجداد خود به خدمت ديواني اشتغال داشت. از آثار ارزندهي وي “كتاب تاريخ” گزيده است كه آن را در سال 730 هـ . در خلاصهي تاريخ عالم بنام خواجه غياث الدين محمد تاليف نمود . اين كتاب در تاريخ عمومي و تاريخ اسلام و تاريخ ايران تا عهد مولف ( دورهي ايلخانان ) است و در پايان آن دو باب در تاريخ علما و شعراي عرب و عجم و ديگري در تاريخ قزوين و ذكر تراجم رجال آن شهر بر كتاب افزوده شد كه خاص از باب اطلاع بر احوال و رجال و علم و ادب دارد.[1] از مراتب اهميت اين كتاب آن است كه ادوارد برون [2]و نيكلسن [3] ترجمهي خلاصهيي از آن را به انگليسي ارائه داده اند و نيز ادوارد برون قسمت مربوط به احوال شعراي ايران را از اين كتاب جداگانه در سالهاي 1900 1901 به انگليسي ترجمه و در مجلهي انجمن پادشاهي انگليس منتشر كرد. حمد الله مستوفي در آثار خويش در خصوص خود و خاندانش اطلاعات ارزنده اي ارائه داده است و در كتاب تاريخ گزيده شرح نسبتاً دقيقي در مورد اصل و خانوادهي خود بدست داده است و اصل خود را عرب معرفي مي كند و شجرهي خود را به حربن يزيد رياحي مي رساند.[4] وي از يك خاندان كهن مستوفيان قزوين بود كهيكي از اجداد او به نام فخرالدوله ابومنصور كوفي در سال 223 هجري به حكومت قزوين منصوب شد و از آن پس ، خاندانش در اين شهر باقي ماندند و همه به عنوان مستوفي قزوين ادامهي حيات دادند. پدر وي نيز با همين سمت مستوفي دستگاه ايلخانان بود. وي از حواشي رشيدالدين فضل الله بود و با سمت استيفاء كارهاي ديواني مي كرد و برادرانش متصدي مشاغل دولتي و صاحب ثروت و دستگاه بودند و چون استيفاء و مشاغل مهم ديواني در آن زمان نياز به داشتن تعليمات كافي در ادب و تاريخ بود پس افراد خانواده وي و خود او از چنين تربيت با ارزشي بهره مند بودند. از وي سه اثر برجاي مانده كه در جاي خود به ويژگيهاي آنها اشاره مي شود ولي كتاب تاريخ گزيدهي وي يك اثر تاريخي و ادبي محسوب مي گردد كه در اين مقاله سعي شده است تا به صورت اجمالي مورد بررسي قرار گيرد . وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمدالله مستوفي دكتر ذبيح الله صفا وضع اجتماعي اين دوره را اينگونه بيان مي كند “ وضع اجتماعي قرن هشتم هجري با اختلافات سران مغول در عهد ايلخانان و علي الخصوص بعد از مرگ ابوسعيد بهادر و كشاكش هاي پياپي امراي مختلف بر سر فرمانروايي نواحي ايران ،همراه بود .”[5] البته بايد خاطر نشان نمود كه“ در عهد ايلخانان ، اگر چه برخي از آنان كوشش داشتند كه موجبات آرامش اوضاع را فراهم آورند ليكن چون سرداران و سپاهيان آنان همه از مغول بودند ، هر وقت و هر جا كه لازم مي دانستند شدت عمل سابق را تجديد ميكردند. بنابراين استقرار حكومت ايلخانان در ايران كه به ظاهر دورهيي آرام تصور مي شد هم ، خالي از محنت هاي دوران حمله و هجوم مغول نبود . [6] دورهي حكومت ايلخانان[7] مغول از لحاظ ادبي و فرهنگي يكي از دوره هاي روشن حيات عقلي ايران است . هرچند در نتيجهي حملهي خونين مغول و انهدام آثار تمدن و فرهنگ، سطح علم و معرفت در ايران به صورت چشمگيري تنزل كرد ؛ اما ، براستي چراغ نبوغ ايراني حتي در آن روزگار هولناك خاموش نگرديد و پس از مدتي ركود و تنزل و بهت زدگي ، بار ديگر ادبا و علما در رشته هاي گوناگون شعر و ادب و ترجمه و تفسير و … استعداد خود را به كار گرفتند و در زمينه هاي مختلف درخشيدند تا جايي كه حتي خود را به دورهي پيش از مغول رساندند ، از آن جمله در زمينهي ادبي و تاريخي . نگارش تاريخ در اين دوره امتيازات خاصي داشت زيرا كتب تاريخي زيادي به صورت محدود يا مفصل نوشته شد و تا به امروز بر جاي ماند. در اين دوره علوم ادبي در راه خلاصه كردن اثرهاي پيشينيان و تهيهي كتب درسي براي استفاده محصلان گام بر مي داشت. به همين علت اگرچه در اين “ دوره ( قرن هفت و هشت هجري ) كار زياد در دانش هاي ادبي انجام شد ، اما عمل ابتكاري تازه ، كم بود و باسقوط بغداد ، زبان عربي ديگر زبان حكومتي نبود ولي همچنان زبان علمي و ادبي محسوب مي شد و بيشتر تاليف هاي عالمان ايراني به آن زبان صورت مي گرفت.” [8] هجوم مغول و اثرهاي آن مانند هر تغيير بزرگ اجتماعي نتيجهي خود را يكباره نشان نداد ، بلكه اثرهاي اين حمله را بايد از قرن هشتم به بعد كه عهد انحطاط علم و ادب در ايران است ، جستجو كرد. بعد از قرن هفت و هشت چون ديگر ايران با حملهي بنيان كن و خانه براندازي از نوع حملهي مغول مواجه نگشت اثرها و تاليف ها |
[1] تاريخ ادبيات ايران ، ص 1277-1278.
[2] E.Brown
[3] Nicholson
[4] براي اطلاع بيشتر رجوع شود به مقدمه تاريخ گزيده به اهتمام دكتر عبدالحسين نوائي
[5] تاريخ ادبيات ايران، دكتر صفا ، تلخيص محمد ترابي، ص30.
[6] تاريخ ادبيات ايران ، ص 32
[7] يعني سالهاي بين 656 ( فتح بغداد و استقرار هولاكو در ايران ) تا سال 736 مرگ ابوسعيد بهادر آخرين ايلخان مغول.
[8]– تاريخ ادبيات ايران ،ص 69.