پيشگفتار
از عمده ترین فعالیت طراحان گرافیک دنیا امروزه می توانیم به طراحی جلد کتاب اشاره کنیم.
طراحی جلد کتاب فعالیتی همیشگی و ماندگارتر به نسبت آثاردیگر صفحه آرایی می کند در واقع یک اثر ماندگار را از خود به جا می گذارد. اثر که دوره مشخصی ندارد و یک کار فرهنگی، هنری به حساب می آید. که ممکن است این کتاب سالیان سال در کتابخانه ها نگهداری شود و حتی افراد آن دوره نباشند کتاب ها می مانند.
مخاطبین کتاب هم افرادی تحصیلکرده و روشنفکر هستند و کار برای چنین مخاطبی لذت و شور خاصی را می طلبد.
وظایف طراح جلد آن است که جلب نظر بیننده و خواننده را بکند و او را بهخرید کتاب ترغیب نماید در نتیجه طراح باید طوری طراحی کند که روی جلد با روحیات و حساسیت های جامعه به خوبی ارتباط برقرار کند و این امر بستگی به تجربه و آشنایی طراح با فرهنگ و مردم جامعه دارد. طراحی جلد مانند سخن گفتن است. طراح باید طوری حرف بزند که گیرایی فصاحت و تازگی کلام داشته باشد و مستمع را بر سر شوق بیاورد و این کار تجربه کافی می خواهد.
در طراحی جلد کتاب باید به رو و عطف و پشت جلد همزمان توجه داشت و طراحی آن باید در کنار هم با هماهنگی خاصی بشد و مقصود نویسنده را برساند.
طراحی جلد کتاب در ایران
قبل از اختراج صنعت چاپ کتاب کالایی پرهزینه و تنها در اختیار شاهان و درباریان بود. چون خود کتابت، نسخه برداری و سپس تهیه روی جلد برای حفاظت از چنین کالایی پرارزشی وقت و هزینه زیادی می طلبید. از آنجایی که متن کتاب ناگزیر می بایست از ارزش معنویی بالایی بخوردار باشد تا چنین تلاشی را به خدمت بگیرد جلد آن نیز می بایست از نظر زیبایی و استحکام و توانایی حفاظت از آن متن شایستگی لازم را دارا می بود. بنابراین جلد سازان متناسب با شرایط زمانه و پیشرفت تکنولوژی از مواد گوناگون برای ساخت استفاده می کردند و با اندوخته ذوق و فرهنگ و هنر خود آن را می آراستند.
یکی از قدیمی ترین موادی که برای ساخت جلد بکار گرفته می شد، چوب بود. پس از آن و با تکامل فن «دباغی» از پوست حیوانات برای حفظ کتاب بهره گرفته شد و بعدها در قرون وسطی مقوا با کیفیتی متناسب تر جانشین پوست شد، پس از آن انواع کاغذ و امروزه انواع پلاستیک جایگزین آن شده اند.
در ایران پیش از عصر صفوی از چرم، تیماج، شبرو، پوست نازک گوساله، چرم خام و … برای ساختن جلد کتاب استفاده و سپس با ذوق و سلیقه تمام روی آن را تزئین و نقاشی می کردند.توجه به این امر در زمان تیموریان چندان افزایش پیدا کرد که بایسنقرمیرزا، پادشاه تیموری گروهی را به سرپرستی «غیاث الدین» به چین فرستاد تا فنون کتاب سازی، روی جلد و مقواسازی را بیاموزند. نقاشان و خوشنویسان بسیاری در دربار این پادشاه گرد آمده بودند که معروفترین ایشا «استاد قوام الدین تبریزی» بود که منبت کاری روی جلد از ابتکارات اوست. «قرآن بایسنقری» و «شاهنامه بایسنقری» از مهمترین آثار این دوره هستند. از زمان صفویه از پارچه نیز برای جلد سازی استفاده شده. پارچه های «زری» و «قلمکار» و سپس در دوران قاجار پارچه «ترمه» به این کارمی آمد. روی جلد کتب، از آنجایی که تصویرگری صورت آدمی نهی شده بود، بوسیله نقوش انتزاعی و هندسی تزیین می شد وبه کمک رنگ اشکال زیبایی را به وجود می آورد. همچنین از نقوش اسلیمی و انواع گره ها نیز استفاده می شود. از فنهای خاص آرایش جلد کتاب نیز می توان از «کوبیده» «ضربی» «معرق» «معرق زری» و روغنی نام برد.