دانلود پروژه بررسي اثر بخش آموزشي مهارتهاي اعتبارتي بر سلامت روان شناسي دانش

دانلود پروژه بررسي اثر بخش آموزشي مهارتهاي اعتبارتي بر سلامت روان شناسي دانش

فرمت فایل: موجود نیست

دسته بندی:

قیمت: 79,000 ریال

تعداد نمایش: 215 نمایش

ارسال توسط:

تاریخ ارسال: 30 اکتبر 2016

به روز رسانی در: 18 دسامبر 2016

خرید این محصول:

پس از پرداخت لینک دانلود برای شما نمایش داده می شود.

79,000 ریال – خرید

بررسي اثر بخش آموزشي مهارتهاي اعتبارتي بر سلامت روان شناسي دانش

نوع فایل:ورد

تعداد صفحات:200

اندازه فایل:2.45مگابایت

مقدمه

دورۀ نوجواني دوره اي است كه در مصادف با تغيير و انتقال در برگ[1]، 1990 ) . استقلال نسبي از والدين و وابستگي به گروه همسالان  و دوستان ، رشد و تحول مفهوم خود و هويت يابي اجتماعي و جنسي ، اتتخاب رشته تحصيلي ، برنامه ريزي براي دانشگاه و انتخاب شغل از جمله عواملي هستند كه براي نوجوانان تنيدگي هايي را ايجاد مي كنند (فورنت[2] و همكاران ،1998 ) اين عوامل تنيدگي زا توأم با خواست ها و تقاضا هاي آموزشي در محيط مدرسه و انتظارات والدين از نوجوانان ، سلامت و بهداشت رواني آنها را به مخاطره مي اندازد و بر عملكرد كلي و تحصيلي آنها تأثير منفي مي گذارد (نايمي[3] و واينيوماكي[4] ،1999 ) پژوهش ها حاكي است افرادي كه در رويارويي با چنين مسائلي فاقد توانايي هاي لازم و اساسي هستند ، آسب پذير بوده و مشكلاتي نظير افسردگي ، اضطراب ، تنهايي و احساس طرد شدگي ، كمرويي ، خشم ، تعارض بين فردي و….را تجربه  مي كنند. در عين  حال پژوهش هاي بيشماري حاكي است كه بسياري از مشكلات بهداشتي و اختلالات رواني – عاطفي ريشه هاي رواني – اجتماعي دارند و ارتقاي مهارتهاي مقابله اي و توانايي هاي رواني – اجتماعي در بهبود و سلامت روانشناختي افراد بسيار مؤثر است . اين توانايي ها فرد را براي مقابله مؤثر باموقعيت هاي تعارض زا ياري مي كند و شخص را قادر مي سازد تا در رابطه با ساير افراد جامعه ، فرهنگ و محيط خود به گونه اي  مثبت و سازگارانه عمل كرده و سلامت به ويژه سلامت رواني خود را تامين كند . به همين دليل در سالهاي اخير آموزش مهارتهاي زندگي[5] براي آماده نمودن افراد هنگام مقابله با مشكلات و فشارهاي زندگي و ايجاد رفتارهاي مثبت و كاهش رفتارهاي منفي و در نتيجه دستيابي به زندگي موفقيت آميز مورد توجه روانشنا سان و دست اندر كاران نظام هاي آموزشي قرار گرفته است.

 

برنامه ها ي آموزشي مهارت هاي زندگي به دامنه وسيعي از مهارتهاي زندگي به دامنه وسيعي از مهارتها برمي گردد، اما مهارتهاي اجتماعي[6] و ارتباطي از جمله مهارت هايي مي باشد كه آموزش اين مهرت ها تأثير قابل توجهي بر كاهش رفتارهاي منفي و افزايش رفتارهاي مثبت و سازگارانه داشته است .در حقيقت ، ارتباط بين فردي يكي از مهمترين توانايي هاي بشر است اما برخي افراد در برقراري ارتباط ،مهارت لازم را نداشته و يا پاسخ هاي آنها اغلب اثري منفي بر ارتباط دارند و همين سدهاي ارتباطي ممكن است به تنهايي و كناره گيري اجتماعي و نيز عدم كارايي تحصيلي و شغلي فرد منجر شود . حتي برخي از صاحب نظران  معتقد ند كه اختلالات رواني در اصل ناشي از مشكلات مربوط به ارتباط نا مناسب است و بيمار رواني از روابط انساني محروم مانده است (بولتون[7] ترجمه سهرابي ،1381 ) . بنابراين با آگاهي از نقش مهارت هاي اجتماعي در تأمين سلامت روانشناختي افراد و با توجه به اهميت يادگيري اين مهارت ها براي مواجهه با مسائل و مشكلات روز مره و تأثير آن بر بهبود زندگي فردي و اجتماعي اين تحقيق در صدد است تا ميزان اثر بخشي آموزش اين مهرت ها در سلامت روانشناختي دانش آموزان مراجعه كننده به مراكز مشاوره را بررسي كند.

 

1-2- بيان مسأله

انسان امروزي به لحاظ پيچيدگي هاي زندگي ، وسعت و سرعت تغييرات ، با چالشهاي فراواني روبه روست كه اين چالش ها در قرن آينده بارزتر خواهد شد (دلور ؛ترجمه فقيهي و رئوف ، 1375) چالش ها و بحران هايي مانند چالش بين جهاني شدن و بومي ماندن ، بحران جمعيت ، بحران سلامتي و تغذيه ، دگرگوني هاي فناوري و شرايط حرفه اي ، آثار فناوري نوين ارتباطي برمهارتهاي اجتماعي اجتماعي و خلق وخوي ، مشكلات خانوادگي و اشتغال والين در بيرون از منزل ، افزايش فشارهاي روحي و رواني و…. ، كه هر يك از اين عوامل ، مشكلاتي را بر چگونگي زندگي افراد و رفتارهاي اجتماعي و فردي آنان تحميل مي كند.

 

مطالعات اخير حاكي است كه اين مسائل ميتوانند تأثيرات زيانبخشي بر سلامت جسماني و  روانشناختي افراد داشته باشند . در واقع ، بين تعداد مسائل روزمره اي كه افراد تجربه مي كنند و علائم مشكلات سلامت[8] و تنش هاي روانشناختي و فيزيولوژيكي  همبستگي وجود دارد (دلانگيس[9] و همكاران، 1982 ). كمپبل[10] و سونسون [11](1992) ، معتقدند زماني كه تنيدگي  ناشي از مسائل روزمره شديد  باشد و يا فرد به دلايل مختلفي هر تنيدگي را به صورت منفي درك كند ،سلامت و عملكرد وي (بويژه عملكرد تحصيلي ) تحت تأثير قرار مي گيرد ( كمپيل و سونسون؛ نقل از راس ،1999؛ ميسرا[12] ،2000 ).

كنار آمدن با اين فشارها و كسب مهارتهاي فردي و اجتماعي ، هموار بخشي از واقعيت زندگي انسان بوده ودر ادوار متفاوت زندگي او ، به اشكال گوناگون تجلي يافته است . در دورۀ كودكي ، تعارض ها جلوه چنداني ندارند ،اما با افزايش سن و هنگام مواجهه با دشواري هاي ويژة  سنين نوجواني ، كشمكشها و تعارضها بيشتر تظاهر پيدا مي كنند. همزمان با رشد جسماني و رواني ، انتظارات خانواده و جامعه بيز از فرد افزايش مي يابد ، بطوري كه نوجوان مي پذيرد به سبب زندگي اجتماعي ، بخشي از تمايلات خود را محدود كند ودر چهار چوب هنجارهاي اجتماعي و گروهي قرار دهد . در اين ميان ، هر چه جامعه پيچيده تر و ارتباطات بين فردي و اجتماعي وسيع تر گردد ، تعارض هاي دروني و محيطي نبزسير صعودي طي ميكند و همه اين عوامل ، به سر گشتگي و آشفتگي بيشتر فرد مي انجامد . اعتياد ، پناه بردن به انواع داروهاي اعصاب ، رفتارهاي ضد اجتماعي و انواع اختلالات روانشناختي و عاطفي حاصل چنين فرايندي است . بنابراين محيط آموزشي يكي از اساسي ترين محيط هايي است كه آموزش مهارت هاي زندگي از نظر بهداشت رواني ضروري است و به نظر ميرسد در حوزه تعليم و تربيت ، چگونگي رويارويي با مسائل مذكور و ايجاد زمينه مناسب براي رشد افراد و افزايش ظرفيت روانشناختي و توانايي هاي رواني – اجتماعي ،برنامه ريزي و الزامهاي خاصي را مي طلبد .

 

 

از طرفي نتايج بررسي هاي مختلف  نشان داده است كه سبك هاي مقابله اي افراد در برابر مشكلات  و مسائل  زندگي  متفاوت است ، برخي هنگام  مواجهه  با  مشكلات ،  مي كوشند با  ارزيابي درست و منطقي  موقعيت و با استفاده  از راهبرهاي مؤثر با موقعيت  مقابله  كنند ، عده اي  در مواجهه    با  مشكلات   به  جاي   مقابله  سازگارانه  با  مسائل  ، سعي  مي كنند  به  روشهاي  مختلف مانند : كناره گيري  ،  افسردگي  ،  پناه بردن به الكل و مواد و ساير راهبرهاي نا كارآمد ، از رويارويي با مشكلات اجتناب كنند. بنابراين مقدار تنيدگي كه فرد تجربه مي كند ممكن است تحت تأثير توانايي فرد در مقابله مؤثر با رويداد ها و موقعيتها ي تنيدگي زا باشد . پژو هشگران با بررسي راهبردهاي مقابله اي افراد موفق و نا موفق نشان دادند ، افرادي كه بطور موفقيت آميز با مشكلات مقابله ميكنند ، افرادي هستند كه خود را به مجموعه اي از مهارت ها تحت عنوان مهارت هاي زندگي مجهز كرده اند (كلينكه[13] ، نقل از محمد خاني ، 1380 ). براين اساس ، مي توان گفت مهارتهاي زندگي تواناييها و مهارت هاي عملي هستند كه موجب رفتارهاي مثبت و سازگارانه گرديده و براي احساس موفقيت ، توانمندي و شادكامي در زندگي روزمره مورد نياز مي باشد ( سازمان جهاني بهداشت ، ترجمه نوري قاسم آبادي و محمد خاني ،1377 ). ويژگي برجسته اين برنامه ها آموزش مهارت هاي شناختي – رفتاري است كه در اصلاح مشكلات رفتاري يا روانشناختي مؤثر تشخيص داده شده اند (بوتوين ، 1983 ؛ نقل از ناصري و نيك پور ،1383 ). اين مهارت ها توانايي هايي هستند كه منجر به ايجاد روابط بين فردي مناسب و مؤثر ، انجام مسئوليت هاي اجتماعي ، انجام تصميم گيري هاي صحيح ، حل تعارض ها و كشمكش ها بدون توسل به اعمالي كه به خود و ديگران صدمه مي زند ، مي شود . برهمين اساس در سالهاي اخير   آموزش مهارتهاي زندگي براي آماده نمودن افراد ، هنگام مقابله با  مشكلات و ايجاد رفتارهاي مثبت و در نتيجه دستيابي  به  زندگي  موفقيت آميز  مورد  توجه  روانشناسان  و       دست اندر كاران نظامهاي آموزشي قرار گرفته است و امروز بخشي از برنامه هاي درسي سطوح گوناگون تحصيلي به آموزش زندگي اختصاص دارد (اديب و فردانش،1382). در اهداف آرماني آموزش و پرورش ايران نيز تحت مضامين گوناگون به آموزش مهارتهاي زندگي تاكيد شده است، كه اين موارد عبارتند از:

– پرورش روحيه ي اعتماد به نفس و استقلال شخصيت .

 

– پرورش متعادل عواطف انساني و همزيستي مسالمت آميز .

– پرورش روحيه ي مشاركت و همكاري در فعاليتهاي گروهي .

– پرورش روحيه ي تحمل آراي ديگران و سعه ي صدر .

– پرورش روحيه ي مقاومت در برابر تبليغات سوء و…. كه در نهايت منجر به تأمين سلامت جسمي و بهداشت رواني مي شود (صافي ، 1379 ).

 

مهارتهاي زندگي بسيار متعدد بوده و ماهيت و تعريف و تقسيم بندي هاي آنها نسبت به موقعيت ها تغيير مي كند . به عنوان نمونه ، جوآن[14]  مهارتهاي  زندگي  را به سه دستۀ اصلي تقسيم اصلي تقسيم مي كند كه عبارتند از :

– مهارتهاي زندگي روزمره

– مهارتهاي فردي – اجتماعي يا ارتباطي

– مهارتهاي حرفه اي (جوآن ,  1990 ).

سازمان جهاني بهداشت (1994) ، ده مهارت اصلي را مشخص كرده است كه به صورت جفت جفت طبقه بندي شده اند كه عبارتند از :

1- خود آگاهي / همدلي

2- ارتباطي / روابط بين فردي

3- تصميم گيري / حل مساله

4- تفكر خلاق / تفكر انتقادي

5- مقابله با هيجان ها / مقابله با استرس ( سازمان جهاني بهداشت ، 1994 ).

از آنجا كه گرايش به گروه هاي دوستي و همسالان ، تضاد فكري با بزر گتر ها (بخصوص والدين ) ، تمايل به استقلال و ….  از خصيصه هاي رفتاري دورة نو جواني مي باشد ، به نظر مي رسد آموزش و ياد گيري مهارتهاي ارتباطي و بين فردي به عنوان يكي از اقدامات بهداشت  رواني از ضروريات مي باشد ( اديب و فردانش ، 1382 ) . مهارتهاي ارتباطي  به عنوان يكي از مهارتهاي زندگي كه شامل ارتباط كلامي و غير كلامي مؤثر ، ابراز و جود يا جرأتمندي ، گوش دادن مؤثر و ادراك احساسات ديگران ،

حل مسأله اجتماعي و حل تعارض  بين  فردي و …. ميباشد ، رفتارهاي سالم و مثبت   و

 

روابط صحيح با همسالان را در دورۀ نوجواني موجب مي گردند ، يادگيري اين مهارتها براي پيشگيري از سوء مصرف مواد ، ايجاد  رفتارهاي مربوط به بهداشت و سلامت رواني و حل تعارض هاي بين فردي و بسياري از مشكلات روانشناختي مورد نياز مي باشد (الياس[15] و كريس[16] ، 1994 ).

[1]-Steinberg , I..

[2] -Fournet , D.N.

[3] -Niemi ,P.M.

[4] -Vainiomaki , P.T.

[5] -Life Skills

[6] – Social Skills

[7] -Bolton, R

[8] -Symptoms of health problems

[9] – Delongis , A.

[10] -Campbell.R.I.

[11] -Svenson.I.W.

[12] – Misra.R.

[13] -Kleinke ,C.I.

[14] -Joan , M.

[15] -Elias , M .J.

[16] -Krees , J. S.

پاسخ دهید