بررسی جایگاه زنان در نهضت مشروطيت ايران

بررسی جایگاه زنان در نهضت مشروطيت ايران

تعداد صفحات: 12

حجم فایل: 13.3 KB

فرمت فایل: doc

دسته بندی:

قیمت: 20,000 ریال

تعداد نمایش: 134 نمایش

ارسال توسط:

تاریخ ارسال: 20 آوریل 2023

به روز رسانی در: 20 آوریل 2023

خرید این محصول:

پس از پرداخت لینک دانلود برای شما نمایش داده می شود.

20,000 ریال – خرید

زنان در نهضت مشروطيت ايران

نهضت مشروطيت ايران جنبشي سوداگرانه    مردمي بود. اين جنبش، نيروهاي فئودالي و استعماري را يك مرحله به عقب راند. و اگرچه نتوانست به هدف خود يعني استقرار بورژوازي ملي يا رژيمي دموكراتيك دست يابد، ليك امكان يافت نظام بورژوا    ملاكي را كه از نظر تاريخي يك مرحلة جلوتر از سلطه‌ي مطلق فئودال ها بود جايگزين آن سازد. در اين جنبش زنان ايران نيز از خواب خرگوشي چندين هزار ساله‌ي خود برخاستند ودر جهت پيشبرد هدف هاي آن سهمي ايفا كردند.

در زمان مظفرالدين شاه موج اعتراض و نارضايتي از سوي مردم پايه هاي سست استبدادي مطلقه ي قاجار را به لرزه درآورد. زنان در تخريب سراي بانك    كه دولت روسيه‌ي تزاري به منظور توسعه ي سياست خود بر فراز قبرستاني قديمي در تهران بنا مي نهاد    شركت جسته و آن را در هم كوبيدند. هنگامي كه مردم از سوي علماي وقت دعوت شدند كه به منظور اعتراض به سياست هاي خودكامه‌ي مظفرالدين شاه عبدالعظيم بست بنشينند، زنان جلوي سواران شاهي را    كه قصد خرابكاري داشتند    گرفته و مانع رخنه‌ي آنان به درون بست نشينان گرديدند. رساندن اخبار و اطلاعات مهم در مواقع حساس مبارزات مردم نيز از جمله فعاليت هاي زنان بود. در اواخر سلطنت مظفرالدين شاه بست نشيني بزرگي در سفارت انگليس برپا شد كه به پيروزي مردم انجاميد و مظفرالدين شاه به ناچار صدور فرمان مشروطيت را بر گردن گرفت. با صدور اين فرمان مردم به برگزاري جشن ها و پايكوبي پرداختند و زنان نيز در برگزاري اين مراسم شركت جستند. زنان همچنين در جنبش به وجود آمدن بانك ملي    كه به منظور پيشگيري از اقدام دولت مبني بر دريافت وام از دول بيگانه بود    با پيشنهاد فروش جواهرات خود و ايجاد سرمايه‌ي اوليه براي بانك، آمادگي خود را در اين اقدام ملي نشان دادند.

« روزي در پاي منبر سيد جمال واعظ در مسجد ميرزا موسي زني به پا خاسته چنين گفت دولت ايران چرا از خارجه قرض ميكند. مگر ما مرده ايم؟ من يك زن رختشوي هستم و به سهم خود يك تومان ميدهم، ديگر زن ها نيز حاضرند. از اين گونه نمايش ها بسيار روي ميداد.[1]»

شهر تبريز كه محمدعلي ميرزا فرزند مظفرالدين شاه والي آن بود، قبل از صدور فرمان مشروطيت پا به پاي تهران در جنبش ضداستبدادي    ضد استعماري شركت داشت و نقش ارزنده اي بازي كرد.

پس از صدور فرمان مشروطيت دول روسيه‌ي تزاري و انگلستان به جهت بسط سياست غارتگرانه‌ي خود اقدام به بستن قرارداد شوم 1907 كردند. به موجب اين قرارداد، مناطق شمال ايران در اختيار دولت تزاري و صفحات جنوبي آن در كنترل انگلستان قرار مي گرفت و قسمت هاي مركزي ايران نيز به ظاهر بيطرف مي شد. نمايندگان اولين دوره‌ي مجلس شوراي ملي    اين ثمره‌ي گرانمايه‌ي نهضت مشروطيت    پيمان ننگين فوق را مردود اعلام كردند. به دنبال اين رويداد، جهانخواران روسيه‌ي تزاري و انگلستان    پس از يك سلسله كشمكش هاي سياسي    به همراه سرسپرده‌ي خويش محمدعلي ميرزا، در سال 1287 شمسي مجلس را به توپ بستند و آزاديخواهان ايران را داغدار ساخته و به تعقيب و كشتار آنان پرداختند.

در چنين شرايطي مردم شهر تبريز به مقاومتي قهرمانانه دست زدند و اين شهر رفته رفته به دژ تسخيرناپذير آزاديخواهان مردم ايران بدل گرديد. مردم اين شهر به رهبري مجاهدان قهرماني چون ستارخان و باقرخان موفق گرديدند پس از قريب يك سال مبارزه‌ي خونين و بي امان مشروطيت از دست رفته را به مردم ايران بازگردانند و لزوم موجوديت آن را به محمدعلي شاه سرسپرده تحميل كنند.

 

 


[1]  ص 281 . تاريخ مشروطه‌ي ايران. احمد كسروي. اميركبير

پاسخ دهید