مقایسه میزان شیوع افسردگی در بین دانشجویان دختر و پسر رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل
دانلود مقایسه میزان شیوع افسردگی در بین دانشجویان دختر و پسر رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان و شیوع افسردگی در بین دانشجویان دختر و پسر رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل که در سال 93-94 مشغول به تحصیل هستند، تشکیل میدهد.نمونه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 260 نفر گزارش شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که پرسشنامه افسردگی بک برای این بررسی استفاده شده است. نتایج پژوهش بدست آمد میزان افسردگی در بین دختران و پسران از تفاوت معناداری برخوردار است. زنان افسردگی بالاتری نسبت به مردان دارند همچنین مردان در بازه افراد غیر افسرده و زنان در بازه افراد افسرده قرار گرفته اند.
مقدمه
واژه افسردگی به معنای «ضعف» تا حدی دارای ابهام است. و در رشته های مختلف معانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال در فیزیولوژی اعصاب، مراد، کاهش فعالیت فیزیولوژیک در داروشناسی به معنای کاهش فعالیت یک عنصر شیمیایی ، در روان پزشکی، افسردگی بر حسب موارد خاص به یک علامت یا سندرم اطلاق شده و در روان شناسی حالتی هیجانی است که منجر به کاهش قابلیتها می شود. (کلایتون و بارت، سلطانی فر، 1390).شاید یکی از شایعترین مسائل روانی، افسردگی باشد که باعث مراجعه درمانجویان به کلینیکهای روان پزشکی می شود. بطوری که تحقیقات نشان می دهد قریب به 75% افرادی که در موسسات درمانگری روانی بستری می شوند، دچار افسردگی هستند. (براوان و هریس 1987 به نقل از بک، 1993/ عبدالملکی 1393).
افسردگی به قدری شایع است که سرماخوردگی روانی لقب گرفته است (انجمن روان پزشکی امریکا/ گنجی، 1389).
نگاه به تاریخچه افسردگی نشان می دهد که افسردگی در زمان های بسیار دور در نوشته ها و توصیفهایی از ان چه ما امروزه آن را اختلالات خلقی می خوانیم، در بسیاری از مدارک قدیمی وجود دارد. در کتب قدیمی از این بیماری با نام «مالیخولیا» نام برده شده است. لغت «مالیخولیا» هنوز به بعضی از گروههای افسرده نسبت داده می شود و بشر اولیه آن را به تعریق خدایان و لعن شیاطین نسبت داده است و هر فردی برحسب سلیقه و اطلاع خود به نوعی این بیماری را توصیف کرده است. (کلایتون و بارت/ سلطانی فر، 1390).داستان «عهد عتیق» شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس درایلیاد هومر، هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده اند. حدود 450 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد. در حدود 100 سال قبل از میلاد، کورنلیوس سلسوس در کتاب «دمد یسینا» افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی شود. (کلایتون و سادوک/ پورافکاری، 1389).ارتیاعوس پزشک یونانی (90-30 بعد از میلاد) دریافت که مانی و افسردگی از یک اختلال ریشه می گیرند. این اولین قضاوت علمی راجع به افسردگی است. (شاملو 1392 و آزاد 1392).
پلوتارک (120-46 بعد از میلاد) تحت تاثیر اسکلپیادس، از انسان افسرده توصیفی ارائه میدهد که هم دارای جنبه های قوی انسانی است و هم با تحقیقات و مشاهدات کلینیکی امروز وفق دارد. (شاملو،1392 ).ارسطو (180-120 بعد از میلاد)، جالینوس (199-129 بعد از میلاد) و الکساندر ترالز در قرن ششم نیز افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی کردند. (کلایتون و سادوک/ پورافکاری، 1389).در سال 1854 ژول فالره حالتی را توصیف کرد و آن را «جنون ادواری» نامید. چنین بیمارانی متناوبا حالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه می کنند. تقریبا در همان زمان یک روان پزشک فرانسوی دیگر به نام ژول بایارژه «جنون دوشکلی» را شرح داد که در آن بیمار دچار افسردگی عمیقی می شود که به حالت بهت افتاده و بالاخره از آن بهبود می یابد. در سال 1882، کارل کالبام روان پزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح «سیکلوتایمی» مانی و افسردگی را یک بیماری توصیف نمود. (کاپلان و سادوک/ پورافکاری، 1389).